حزب نهضت اسلامی جزء جدانشونده حرکت تروریستی بینالمللی است. این حقیقت جای شک ندارد!
پس از انتشار مواد فرمایشی ژورنالیست الیا لوزوفسکی "غروب نهضت اسلامی تاجیکستان" که 18. 04. 2019 در سامانه روسی رادیو آمریکا "آزادی"، موضوع ماهیت زرخریدی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی و روابط آن با شبکههای تروریستی بینالمللی بار دیگر در رسانهها برداشته شد. این شبکه غربی که عملا به منبر تبلیغاتی نهضتیان تبدیل شده است، با نشر این مطلب عملا مرثیه خود را بر مرگ سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی نشر کرد. مشخصتر، این مرثیه صاحبان این رسانهها و خواجگان و حامیان مالی نهضت بود که بر شکست این طرح ناکام و بر مرگ این فرزند نامشروع آنها سروده شد. زیرا، در حقیقت، نابود و از صحنه تاریخ بیرون شدن سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی برای خواجگان شرقی و غربی آن یک فاجعه، بلکه یک باخت حقیقی سیاسی و ژئوپلتیکی بود. آنها در نظر داشتند که محض با دست این گروه زرخرید و دستنشانده نقشه و منافع خود را در تاجیکستان و آسیای مرکزی عملی نمایند، اما با "غروب نهضت اسلامی" این نقشهها یکباره برباد رفتند. این است که مطلب مرثیه ای بسیار پرسوز و گداز و سرشار از افسوس و ندامت ایجاد شده است...
اما نویسنده که میخواست به سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی مشروعیت تاریخی بخشیده، چهره آن را همچون "تشکیلات لیبرالی آزادیخواه"، "فرقکننده از اخوان المسلمین"، "جانبدار دولت دنیوی دموکراتیک" نشان دهد، شاید از بیاحتیاطی، "کار را رسوا کرد". او در مقاله به یک گزارش مقامات جاسوسی ایالات متحده آمریکا که 31 دسامبر سال 2001 در روزنامه "نیو-یورک تایمس" چاپ شده بود، اشاره نمود که این سند یکباره توجه خوانندگان را جذب نمود. ماهیت گزارش چنین است که خدمات جاسوسی ایالات متحده امریکا سالهای 1995 و 1996 از افغانستان چند گزارش ارسال کرده اند که در آنها نزدیکی و همکاری سیید عبدالله نوری، رهبر سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با رهبر تشکیلات تروریستی "القاعده"، "تروریست رقم 1" اسامه بن لدن نشان داده میشود. در این گزارش ها، از جمله آمده است که با خواهش اسامه بن لدن نوری ملاقات او را با نمایندگان خدمات جاسوسی جمهوری اسلامی ایران-سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران تشکیل کرده است. آن وقت نوری در شهر طالقان و بن لدن در شهر جلالاباد افغانستان قرارگاه داشتند. مقصد اساسی این ملاقات ها هماهنگ نمودن امکانات "القاعده" و ایران در مقابل ایالات متحده امریکا بودند. همین طور، مؤلف مرثیه نهضت خواسته یا ناخواسته، صحیفه قریب فراموششده روابط نزدیک سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با سازمان های تروریستی بینالمللی را دوباره باز کرد.
البته، برای افراد آگاه ماهیت سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی این هیچ کشفیات نیست و ارتباط عمیق این حزب با تشکیلاتهای دیگر تروریستی بینالمملی جای بحث ندارد. اما این یادآوری تاریخ برای نهضتیان امروزه بسی ناگوار آمد. زیرا فعالان فراری نهضتی سالهای اخیر تمام تلاش خود را به خرج دادند که گذشته تروریستی خود را پنهان کرده، خود را در چهره جدید، در چهره دنیوی و دموکراتیک و لیبرالی ظاهر نمایند. خصوصا رئیس سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با تمامی نیرو تلاش کرد که خود را یک شخص آزادیخواه و لیبرال و اروپایی نشان داده، در دایرههای اروپایی اعتراف یابد و از کمک های بلا عوض غربی بیشتر برخوردار شود. او در این راه با پیش گرفتن مکر سیاسی حتی نام سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی را پنهان نموده، خود را همچون رئیس تشکیلات صنعی پیمان ملی تاجیکستان معرفی مینماید. بنا بر این، در چنین دوره به دایرههای سیاسی غربی یادرس شدن ماهیت تروریستی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی و پیوند آن با داعش و "القاعده" و "طالبان" و سپاه پاسداران خواب محی الدین کبیری را پراند. این بود، مبلغان نهضتی وظیفه گرفتند که با هر راهی نباشد، همین نکته مقاله را انکار نمایند و در رد آن مواد زیادی در رسانهها و شبکههای اجتماعی پهن سازند.
این است که چند هفته باز مبلغان نهضتی تلاش دارند که با هزاران دلیل و منطق رابطه نداشتن نهضت با تشکیلاتهای تروریستی بینالمللی را اثبات کنند. اما چه توان کرد که به عباره خلق، آفتاب را با دامن پوشانیده نمیشود. سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی از اول با هدایت و تبلیغات گروه های افراطگرای خارجی تشکیل شد، در تمامی دوره فعالیتش جزء ترکیبی شبکه بینالمللی تروریستی بود، با تمام تشکیلات تروریستی جهانی رابطه بیواسطه داشت، از آنها کمک و دستور میگرفت و میگیرد. اگر نهضتیان این را فراموش کرده باشند، فقط برای نمونه بعضی از آن روابط را یادآور میشویم، تا حافظه تاریخی این تروریستان لیبرال برقرار شود:
1. پیوند با "اخوان المسلمین". پیوند سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با گروه تروریستی بینالمللی "اخوان" بسیار ریشهدار است. بنیان گذاران حزب نهضت در خاطراتشان با افتخار یادآوری میکنند که هنوز سالهای شوروی در محافل خود کتوب رهبران اخوانی سعید قطب و محمد قطب را میخواندند و آنها را سرمشق خود میدادند. نگر مصاحبههای باقیمانده از س. ا. نوری، م. همتزاده، ا. ستاراو، ز. رازق و غ.
رابطه نهضتیان با جاسوسان اخوانی هنوز در همان سالهای شوروی آشکار و پیشگیری شده بود. یکی از فعالان نهضتی، ساکن روستای سیبستان ناحیه دنغره ملا اجیک (علیاف) در همکاری با دانشجوی اخوانی از کشور سودان با نام زبید سادیس میخواست به نهضتیان برای نشر کتابهای ایدئولوژی و دینی یک چاپخانه خرد (دستگاه تیپاگرفی) با الفبای عربی دسترس نمایند. پس از آشکار شدن این نقشه، با اظهارات اعتراضی وزارت خارجه اتحاد شوروی به سفارت سودان، این دانشجو از دانشگاه و عموما، از حدود اتحاد شوروی اخراج شد.
در دوره سالهای 1995-2002 رئیس وقت حزب نهضت محمدشریف همتزاده و عضو ریاست عالی آن غنییف محمدسعید (محمدسعید رضایی) در پاکستان با راهبریت حرکت های "اخوان المسلمین"، "جمات اسلامی پاکستان" (بخصوص با رهبر سابق آن قاضی حسین احمد)، همچنین مبلغگذاران سازمان "اخوان المسلمین" از کشورهای کویت و قطر، از جمله شیخ دبوس همکاری نزدیک داشتند.
در چند سال حکومت اخوانیها در مصر، محی الدین کبیری، رئیس حزب نهضت اسلامی بارها به آن کشور سفر کرده، در مراسم اخوانیها اشتراک کرده، با رهبر آنها م. مورسی ملاقات نمود. کبیری از دولت تاجیکستان دعوت کرد که حکومت اخوانیها را به رسمیت شناسد. روابط سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با اخوانی های فراری در اروپا ادامه دارد.
2. رابطه با "القاعده". رابطه نهضتیان با تشکیلات تروریستی "القاعده" بسیار استوار بود و هست. در دوره مهاجرت نهضت به افغانستان "القاعده" یکی از مبلغگذاران اساسی این تشکیلات بود. نمایندگان آن با دفتر حزب نهضت در پیشاور که آن جا م. همتزاده قرار داشت و بعدا، با نمایندگی های حزب نهضت در قندهار و جلالآباد رابطه دائم داشتند. سالهای 1995-1997 س. ا. نوری، رئیس حزب نهضت بارها با بن لدن، رهبر "القاعده" ملاقات نموده، از آنها کمکهای بزرگ مالی و نظامی دریافت کرده بود. از سببی، که س. ا. نوری زبان عربی را در سطح ضروری نمیدانست، این ملاقاتها را ترجمانهای دریزبان اسامه ترجمانی میکردند که مضمون آن هم پنهان نمیماند.
یکی از وظایف س. ا. نوری برقرار کردن رابطه شبکه ای بین "القاعده" و سپاه پاسداران ایران بود. گرچه روزنامه "نیو یورک تایمس" این موضوع را تا آخر باز نکرده است، اما س. ا. نوری در نهایت هم رابطه "القاعده" و هم رابطه گروه تروریستی "طالبان" را با خدمات جاسوسی ایران برقرار کرده بود. این رابطه امروز هم برقرار بوده، بعضی از عملیات این سه تشکیلات به طور مشترک انجام میشوند.
3. رابطه سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با گروه "طالبان". حزب نهضت اسلامی با حرکت تروریستی "طالبان" افغانستان نیز روابط نزدیک داشت. ملاقات رهبران اول حزب نهضت با رهبران "طالبان"، از جمله با ملا عمر بارها صورت گرفته بودند. این روابط نیز بیشتر از طریق دفتر حزب نهضت در پیشاور انجام میشد. ماه اکتبر سال 1996 س. ا. نوری با هیئت رهبریت حزب نهضت دو روز مهمان ملا عمر در قندهار بودند. دلیل دیگر رابطه نزدیک حزب نهضت با "طالبان" در آن بود که پس از اشغال قسم های جنوب و مرکزی افغانستان از طرف "طالبان"، نمایندگی های حزب نهضت در قندهار، جلالآباد، هرات و کابل همچنان فعالیت میکردند. یعنی، حزب نهضت حکومت "طالبان" را عملا به رسمیت شناخته، در حدود آنها سفارت خود را داشت. سفیر حزب نهضت در نزد "طالبان" یکی از افراد نزدیک س. ا. نوری با نام رمزی "جیحون" یاد میشد که از ساکنان ناحیه یاوان بود. این سفیر نهضت تا حالا هم با "طالبان" یا در پاکستان باقی مانده، به تاجیکستان برنگشته است.
4. رابطه با تشکیلات "امارات قفقاز". یکی از شریکان اساسی حزب نهضت حرکت تروریستی چیچین ها و داغستانی ها با نام "امارات قفقاز" بود. در تمام دوران فعالیتش حزب نهضت با تروریستان شناخته چیچینی شامل بسهیف، خطب، عمر داکویف و غیره در رابطه بود. شامل بسهیف و خطب بارها به شمال افغانستان آمده، ماه ها مهمان نهضتیان بودند. آنها بعضی عملیات مشترک را با نهضتیان عملی میکردند.
زیر رهبری تروریست بینالمللی-خطب که از قماندان های افراطگرایان چیچینستان به حساب میرفت، ماه ژوئن سال 1993 از جانب جنگیان نهضتی هجوم مسلحانه از حدود افغانستان به پاستگاه 12 مرزبانان روسیه که در یکی از موضع های ناحیه شمس الدین شاهین استان ختلان جمهوری تاجیکستان واقع بود، صورت گرفت که در آن ده ها نفر از مرزبانان کشته شدند.
20. 09. 1998 باشد، هنگام سرقت منزل زن قهرمان تاجیک سیلی رحماناوا در روستای دوانه ناحیه جرگتال، در صف نهضتیان چند نفر زرخریدان خارجی، از جمله افراطگرایان از منطقه چیچینستان فدراسیون روسیه که در صف نهضتیان میجنگیدند، اشتراک نمودهاند.
شخص رابط نهضت با تروریستان قفقازی یکی از افراد نزدیک س. ا. نوری شمسالدین سعیداف بود. او با همکاری شبکه تروریستی و جنایی قفقازی انتقال پول، سلاح، مواد مخدر و جنگیان را بین روسیه و افغانستان تامین میکرد. ش. سعیداف حالا هم در اروپا با باقیماندههای حرکت تروریستی چیچینها روابط نزدیک دارد.
5. رابطه با حزب اسلامی افغانستان. پیوند حزب نهضت با یکی از سابقدارترین گروه های تروریستی-حزب اسلامی افغانستان با رهبری گلبالدین حکمتیار نیز بسیار دیرینه است. نمایندگان این دو تشکیلات هنوز آخر سالهای 80 با هم رابطه داشته، حتی سال 1990 دو نماینده این حزب، شهروندان افغانستان-عبدالرحیم ولد خارکش و دولتمد ولد رستم را از منطقه کولاب دستگیر کردند که آنها از حزب اسلامی افغانستان سپارش گرفته بودند که با راه پنهانکاری با نهضتیان تاجیک گروه های تروریستی سازمان داده، عملیات دشمنانه را نه تنها در کشور ما، بلکه در تمام آسیای میانه انجام دهند. آنها پس از پره تصدیق گردیدن گناهشان از طرف مقامات دادگاهی به جوابگری کشیده شدند.
روابط حزب نهضت با این حزب افراطی ضدتاجیکی امروز هم ادامه دارند. ماه مارس سال 2017 عضو ریاست عالی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی سعیداف شمسالدین با نمایندگان "حزب اسلامی افغانستان" در شهر همبورگ آلمان ملاقات داشت. نمایندگان حزب مذکور در شهرهای کلان آلمان، بخصوص در شهر همبورگ به تجارت برنج مشغول بوده، از پاکستان صدها هزار تن برنج را به کشور آلمان وارد میکنند. نمایندگان "حزب اسلامی افغانستان" وعده دادند که برای ش. سعیداف و دیگر اعضای حزب نهضت کمک مالی میرسانند. تا امروز بعضی از این کمکها به طور منظم میرسد.
معلومات وجود دارد که حزب حربی و تروریستی در بخشهای شمالی افغانستان بعضی جنگیان نهضت را تعلیم و انتقال دهد.
6. رابطه با حماس. سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی حتی با تشکیلات تروریستی "حماس" فلسطین نیز همکاری های نزدیک برقرار کرده است. روابط آنها سابقدار بوده، خود محی الدین کبیری با رهبر وقت حماس خالد مشعل هنوز در زمان فعالیت رسمی داشتن سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی بارها ملاقات کرده، از طریق او به دایرههای افراطی جهان عرب و سرمایه گذاران عربی راه میجست.
پیوند سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با حماس امروز هم ادامه دارد. مثلا، 4 آوریل سال 2017 عضو فعال سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی باباجان قیومزاد در شهر استنبول با یکی از رهبران تشکیلات تروریستی "حماس" خالد مشعل واخوری پنهانی انجام داد.
7. رابطه با احزاب افراطی ترکیه. حزب نهضت با حرکت افراطگرایان ترکی که امروز فعالیتش در قلمرو ترکیه منع است، رابطه نزدیک دارد. مثلا، هنگام آمادگی ها به انتخابات پارلمانی سال 2015 در تاجیکستان، رهبران سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با حزب اسلامی "سعادت" رابطه نزدیک برقرار کردند و این حزب گروه مشاوران را برای در سطح بلند تشکیل نمودن معرکه انتخاباتی حزب نهضت سفربر نموده بود.
اکنون فعالان حزب نهضت روابط را با تشکیلات های افراطی ترکی از نو برقرار کردهاند. سخنگوی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی محمودجان فیض رحمان اف با یکی از سیاستمداران افراطگرای ترکیه عمر فاروق کارکمز رابطه نزدیک داشته، امکانات او را در راهاندازی فعالیت تخریبکارانه خود علیه منافع ملی و دولتی جمهوری تاجیکستان استفاده میبرد.
سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی از سازمان ترکی موسوم به Islamische Gemeinschaft Milli Görüş (جمعیت اسلامی "افکار ملی") در آلمان نیز کمکهای مادی و معنوی میگیرد. این تشکیلات سال 2012 خراجات عمل قلب عضو ریاست سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی غنییف محمدسعید را در ترکیه پرداخت نموده بود. با مبلغگذاری این تشکیلات پسران او نورالدین رضایی در یکی از دانشگاه های کویت و غنییف سراجالدین در دانشگاه گزینتیپ ترکیه تحصیل نمودهاند.
حرب نهضت با مسئولین حزب ممنوع افراطی "سعادت" که در آلمان قرار دارند، همکاری و ارتباط زیچ را به راه مانده است. گرچه مقامات رسمی ترکیه پیروان سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی را از قلمرو کشور خود اخراج کردهاند، اما نهضتیان با تشکیلات های افراطگرای مخالف دولت ترکیه همکاری را ادامه میدهند.
8. رابطه با سپاه پاسداران. اما نزدیکترین رابطه سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی محض با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بوده است و میباشد. با تشکیلاتی که همیشه با فعالیت های تروریستی مشغول بود و اخیرا از طرف چند کشور غربی، از جمله ایالات متحده امریکا همچون تشکیلات تروریستی بینالمللی اعتراف شد. همکاری نهضت با سپاه داستان درازیست. بنا بر این، فقط چند نکته مشخص آن ذکر میشود:
-سپاه پاسداران هنوز در سالهای اول استقلالیت با سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی رابطه برقرار نموده، در تضاهرات و ناآرامی های سالهای 1991-1992 و تلاش به دست آوردن قدرت سیاسی مشاور اساسی نهضتیان بود. نگرید به نشاندادهای ده ها شاهد آن دوره، از جمله مولوی عبدالرحیم کریم اف که بارها نشر شدهاند؛
-سپاه پاسداران زمان در افغانستان بودن نهضتیان آنها را با سلاح و پول پره تامین نموده، به آنها تمرین نظامی میداد. در این دوره حدود 1500 نفر نهضتی در اردوگاه های نظامی داخل ایران و حدود 5000 نفر در 18 اردوگاه سپاه در خود افغانستان تعلیم جنگی گرفتهاند. در این باره صدها دلیل، از جمله یادداشت های معاون تشکیلات امنیتی حزب نهضت ا. سیاهک اف به طور دقیق شهادت میدهند؛
-سپاه در دوره جنگ شهروندی س. ا. نوری و خانواده او را در حدود ایران و افغانستان پره زیر سرپرستی گرفته، زندگی، خانه و امنیت او را پره تامین مینمود. حالا هم خانواده س. ا. نوری در تهران زندگی میکند و از طرف سپاه تامین میشود؛
-سپاه پس از صلح نیز برای به سر قدرت آمدن سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی کمک مادی و سیاسی را ادامه داد. نشاندادهای محکومشدگان حزب نهضت، از جمله ز. رحمانی، و. قاصدتادین اف و دیگران صدها چنین مورد را اثبات میکنند؛
-سپاه پس از سال 2015، یعنی پس از رسما تروریستی اعلام شدن سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی، رابطه با این حزب را ادامه داد. تمام خراجات استقامت رهبریت نهضت در ایران و اروپا و سفر و مراسم آنها را امروز هم سپاه پرداخت میکند. حالا سپاه در اردوگاه های تروریستی اراک، مازندران و بومیهن جنگیان نهضتی را تعلیمات تروریستی داده، برای تشکیل ناامنی در تاجیکیستن آماده میسازد. شهادت رهبران سابق این حزب ایشان قیامالدین غازی، ملا ایامالدین ستاراف و ده های عضو از این اردوگاه ها برگشته نهضت در این باره دیگر هیچ جایی شکی نماندهاند...
9. ریشه پیوند سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با "حرکت اسلامی ازبکستان". در این میان پیوند و رابطه حزب نهضت اسلامی با تشکیلات تروریستی "حرکت اسلامی ازبکستان" خیلی عمیقتر است، زیرا این دو تشکیلات تروریستی به معنای حقیقی کلمه با هم آمیخته میباشند. به عباره دیگر، هرکت اسلامی ازبکستان از بطن سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی تولد شده است.
پیوند این دو تشکیلات تروریستی سابقه طولانی دارد. هنوز تابستان سال 1992 در ساوخاز "ترکمنستان" ناحیه وخش که حزب نهضت مردم را قتل عام میکرد، 120 نفر نمایندگان اسلامیان افراطی از ازبکستان میجنگیدند که به آنها طاهر یولداشیف رهبری مینمود. ستاد آنها در مسجد روستای اندرییف ناحیه وخش تاجیکستان جایگیر شده بود. محض در همین جنگها فرمانده افراطگرایان ازبک خالد به هلاکت رسید که نهضتیان او را با احترام در ناحیه جرگتال جنازه و دفن کردند.
در جبهه حزب نهضت در ناحیه طویلدره باشد، از روزهای نخستین جنگ داخلی تاجیکستان تا سال 1997 یکی از بخشهای ارتش نهضت را تروریست مشهور بینالمللی، فرمانده نظامی رزمندگان ازبک جمعه حاجییف، با لقب "جمعه نمنگانی" رهبری میکرد.
یکی از اعمال ننگین نهضتیان به زرخریدان و تروریستان خارجی پیشنهاد کردن دختران نابالغ تاجیک بود که از روستاها به زور جمعآوری کرده، به ستاد حرب نهضت آورده میشدند. مثلا، نهضتیها به زرخرید خارجی جمعه نمنگانی اول در غرم، پس در طویلدره و نهایت در دره یزغلام دختران نابالغ تاجیک را آورده تقدیم کردند. همان دختر یزغلامی را ج. نمنگانی با خود گرفته به افغانستان و پاکستان برده بود. نهضتیها باشد، این تروریست بینالمللی را که دختر نابالغ تاجیک را گرفته بود، بیشرمانه "یزنه" میگفتند..
ساهای 1994-1996 رهبران گروه های تروریستی ازبک ت. یولداشیف و ج. نمنگانی از نزدیکان س. ا. نوری به حساب رفته، ت. یولداشیف در قرارگاه نهضت در شهر طالقان افغانستان اقامت داشت.
با زیاد گردیدن صف جنگیان ازبک، تابستان سال 1998 در روستای بیگ سیاه منطقه هایت ناحیه غرم با فاتحه س. ا. نوری در مراسم مخصوص تشکیلات نو تروریستی "حرکت اسلامی ازبکستان" را تاسیس نمود. همین طور، از بطن حزب نهضت این حرکت مدهش تروریستی تولید شد.
سال 1999 نیروهای حرکت اسلامی ازبکستان از سمت هایت به واسطه گردنه زردآلو، از سمت تندیقول به منطقه خواجهچکن ولایت باتکینت داخل گردیدند و مقصد وارد شدن به ناحیه سوخ ولایت فرغانه ازبکستان را داشتند. جنگهای شدید سه ماه ادامه کردند. اما به نیروهای حکومتی تاجیکستان میسر شد که نیروهای حرکت اسلامی ازبکستان را از منطقه هایت و جرگتال به منطقه وخیا تنگ نمایند. نهایت، با تلاش رهبریت تاجیکستان از 27 تا 31 دسامبر سال 2001 نیروهای حرکت اسلامی ازبکستان از منطقه میاندوی ناحیه طویلدره به شهر قندز جمهوری افغانستان انتقال داده شده، منطقه از یک خطر بزرگ دیگر نجات داده شد.
10. ریشه پیوند سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با گروه تروریستی "انصارالله". گروه تروریستی "انصارالله" که امروز در حدود افغانستان جنگنیان و تروریستان را از حساب اتباع تاجیکستان جمع کرده است، در اصل شاخه نظامی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی میباشد. وقتی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی به روند صلح همراه شد، یک قسم نیروهای حربی خود را در افغانستان باقی مانده، یکی از رهبران نهضت امرالدین تبراف را (با لقب ملا امرالدین) رهبر آنها تعیین نمود. گروه ملا امرالدین که بعدا نام "انصارالله" را به خود گرفت، مدتها در مناطق وزیرستان پاکستان و سپس در حدود افغانستان به فعالیت های تروریستی مشغول بود. سالهای اخیر تروریستان این حرکت در صف گروه های "طالبان" و "داعش" در افغانستان فعالانه میجنگند.
سالهای 2009-2010 اعضای گروه نهضتی "انصارالله" برای در منطقه رشت به وجود آوردن پایگاه های خود بعضی تلاشها کردند، اما آنها از طرف نیروهای دولتی و مردم محلی قاطعانه سرکوب شدند.
همین طور، "انصارالله" قسم از نظر حربی پره مسلح و تجربهدار جنگی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی بوده، همکاری نزدیک آن با "القاعده"، "طالبان" و "داعش" دلیل دیگر همکاری و پیوستگی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی تاجیکستان با این حرکت های تروریستی بینالمللی است.
11. رابطه سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با "داعش". رابطه حزب نهضت اسلامی با تشکیلات تروریستی بینالمللی به نام "دولت اسلامی" یک داستان بزرگ است. زیرا این نهضت با داعش دو نوع پیوستگی دارد. پیوند معنوی و ایدئولوژی و رابطه ساختاری و نظامی. اگر کارنامه سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی در تاجیکستان را با فعالیت دهشتناک داعش در عراق و سوریه مقایسه کنیم، صدها مورد مانندی فکر و عقیده و طرز فعالیت این دو تشکیلات را میبینیم. اگر سال های اخیر تمامی جهان از وحشیگی های گروه افراطی و تروریستی داعش به حیرت آمده باشد، جنایات سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی تاجیکستان از آنها کمی ندارند. در حقیقت حزب نهضت نیز همان داعش است و داعش همان حزب نهضت.
نهضتیان در سالهای 1992-2000 در ناحیههای منطقه رشت "داعش" بودن خود را تطبیق کرده، نظام شدید ظالمانه خود را جاری نموده، در بعضی مسائل از داعش هم دهشتناکتر بودند. مناسبت جنایتکارانه سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی نسبت به اهالی آسایشته، اهل علم و فرهنگ، اهل هنر، زنان و دختران، مال و اموال مردم و زیرساختارهای کشور از داعش هیچ کمی نداشت.
اما دلیل و ارقام اخیر نشان دادند که علاوه بر همفکری، بین این دو سازمان همکاری نزدیک نیز جای دارد. مثلا، فرمایشگر ترور گردشگران خارجی ناصرخوجه عبیداف ("قاری ناصر") عضو فعال سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی بوده، حالا با نمانیدگان داعش در افغانستان همکاری بیواسطه دارد. عضو فعال دیگر حزب نهضت حسین عبدالصمداف که رهبر عمل تروریستی علیه گردشگران خارجی بود، در سالهای 2014-2017 سه بار از طریق ایران و افغانستان به آموزش های تروریستی رفته، هم در صف داعش در سوریه و هم در اردوگاه داعش در منطقه اچین ولایت ننگرهار افغانستان آموزش تروریستی دیده است. همین حالت، یعنی عضو حزب نهضت بودن، به واسطه جمهوری اسلامی ایران سه بار به سوریه و افغانستان سفر کردن، در اردوگاه های داعش سه بار تعلیمات دیدن یک شخص و حالا در شهر خاش ایران زندگی کردن سپارشدهنده نهضتی-داعشی این عملیات، خود اثبات "از یک گوهر" و "اعضای یکدیگر" بودن نهضتیان و داعشیان و سپاهیان میباشد. عموما، سالهای 2016-2019 در باره اشتراک اعضای نهضت در صفوف داعش و انتقال نهضتیان به اردوگاه های داعش در افغانستان دهها دلیل و رقم مشخص به دست آمده است که بیشتر آنها دسترس خوانندگان میباشند.
***
گرچه خود تاسیس حزب نهضت و تمام فعالیت و عملیات آن از طرف دایرههای مخصوص خارجی طرحریزی شده بود، علاوه بر این، در دوره جنگ شهروندی در صف جنگیان حزب نهضت زرخریدان خارجی از تشکیلات های بینالمللی تروریستی خیلی زیاد بودند. معلومات های مشخص نشان میدهند، که دهها نفر زرخرید خارجی که در بین آنها افغانها، پاکستانیها، ازبکها، روسها، امریکایها، فرانسویها و مخصوصا عربها بودند، در ظلم و بیدادی های لشکریان حزب نهضت در تاجیکستان بیواسطه اشتراک نمودهاند. این زرخریدها که اکثر آنها مکتب جنگ افغانستان را گذشته بودند، تجربه بزرگ کشتار و سرقت را داشتند که متاسفانه، با مساعدت نهضتیها، نسبت به اهالی تاجیکستان نیز عملی کرده شد. از این رو، بعضی جنایات دهشتناکی که جنگیان حزب نهضت در سالهای 1992-1998 در ناحیههای وادی رشت انجام دادهاند، محض با مصلحت این استادان خارجی در این کارها بسیار باتجربهاشان عملی نمودهاند.
مثلا، 11 فوریه سال 1996 کاروان ماشین های نظامی که برای سربازان به ناحیه طویلدره مواد غذای میبرد، مورد حمله نهضت قرار گرفت. نقشه این عملیات را تروریست افغان با نام عبدالرئوف که با لقب "معلم" مشهور بود، تهیه نمود. "معلم" در دره کمراب به جنگیان حزب نهضت تعلیم حربی داده، به آنها عملهای تروریستی، چون جنگ چیریکی در شرایط کوهستان، هجوم ناگهانی، ساختن مواد ترکنده و مینگذاری را میآموزاند.
ماه اوت سال 1994 گروه جنگیان نهضتی به قسم نظامی 06006 در منطقه چلدره هجوم کردند. سربازان این قسم جوابا آتش گشاده، قریب ده نفر جنگیان حزب نهضت را کشتند. در بین آنها 5 نفر عرب و سیاه پوست نیز بود. نهضتیان اجساد آنها را به خرها بار کرده، منتقه چلدره را ترک کردند.
20 مه الی 30 اکتبر سال 1994 زرخریدان خارجی در هجوم به ناحیه طویلدره در صف نهضتیان اشتراک داشتند. فقط در گروه "فاتح" 25 نفر عرب و حبشها فعالیت داشتند.
***
همین طور، حالا بگویید که باز کدام تشکیلات تروریستی باقی مانده است که سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت اسلامی با آن رابطه و همکاری نداشته باشد؟ بنا بر این، ماهیت تروریستی داشتن حزب نهضت اسلامی، رابطه آن با تشکیلاتهای تروریستی بینالمللی و جزء ترکیبی شبکه تروریستی جهانی بودن آن هیچ جای شبهه ندارد. در چنین حالت، تلاش های مبلغان نهضتی برای پنهان داشتن این حقیقت نه تنها شرمآور، بلکه ساده لوحانه میباشد. تلاش های که شاید برای تسکین خودشان مفید باشد، اما برای روپوش کردن این حقیقت تاریخی دیگر تاثیری نخواهند داشت...یعنی، حزب نهضت اسلامی نه تنها تشکیلات افراطی و تروریستی، بلکه جزء جدانشونده حرکت تروریستی بینالمللی است. این حقیقت هیچ جای شک ندارد!
فیروز رحمانیان، خبرنگار روزنامه "جمهوریت"
Комментарии (0)